جدول جو
جدول جو

معنی علاج دادن - جستجوی لغت در جدول جو

علاج دادن
(کَ دَ)
شفا دادن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
علاج دادن
شفا دادن معالجه کردن
تصویری از علاج دادن
تصویر علاج دادن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علاج کردن
تصویر علاج کردن
درمان کردن، چاره کردن، برای مثال به دور لاله دماغ مرا علاج کنید / گر از میانۀ بزم طرب کناره کنم (حافظ - ۷۰۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
آزار دادن، شکنجه کردن، عذاب کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعاب دادن
تصویر لعاب دادن
پوشش ظریف از لعاب به شیء سفالی یا فلزی دادن، غلیظ شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعلام دادن
تصویر اعلام دادن
اخبار کردن آگاه کردن آگاهانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طلاق دادن
تصویر طلاق دادن
هلاندن رها کردن (زن و غیره) طلاق گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
آزار دادن عذاب کردن، عذاب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
چاره کردن گرزیدن ویدن مداوا کردن درمان کردن، چاره نمودن تدبیر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنان دادن
تصویر عنان دادن
بر گماشتن، اسپ دواندن، تاختن دوانیدن اسب و جز آن، حمله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
گلیزاندن پتاندن تزیین سفال و کاشی و نفوذ ناپذیرساختن آنها بوسیله ایجاد پوششی از لعاب که بدین ترتیب انجام میگیرد: لعاب را بروی کاشی یا سفال میریزند یا پخش میکنند و یا بوسیله قلم مو آنرا نقش مینمایند. اگر شی موردنظر کوچک باشد میتوان آنرا داخل لعاب فرو برد. معمولا شی خشن را پیش از لعاب دادن با پوششی از مخلوط گل ساییده نرم با کتیرا که باآب مخلوط شده وبصورت مایع در آمده است میپوشانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنان دادن
تصویر عنان دادن
((~. دَ))
تاختن اسب، حمله کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
Torment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
Greet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
Signal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
señalar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
saludar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
torturować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
salutare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
sinalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
atormentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
cumprimentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
打招呼
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
sygnalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
мучить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
witać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
катувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
подавати сигнал
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
вітати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
begrüßen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
quälen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
signalisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از علامت دادن
تصویر علامت دادن
сигнализировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سلام دادن
تصویر سلام دادن
приветствовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عذاب دادن
تصویر عذاب دادن
atormentar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی